hamid_6252

در اطراف من چه می گذرد؟

hamid_6252

در اطراف من چه می گذرد؟

سیگار


پسرک زیر یه سایه بون وایساده بود .

چشماشو باریک کرده بود و به سیگارش پک میزد

بارش اولین برف زمستونی همه جا رو سفید پوش کرده بود....


پیرمرد دست کرد تو جیبش و چندتا پسته به پسرک تعارف کرد!


...به احترام موی سفید پیرمرد سیگارشو انداخت و با پاشنه کفشش خاموش کرد.


پیرمرد گفت: پسته بخور . خوبه...

من همیشه بعد از سیگار چندتا پسته میخورم که طعم دهنم عوض بشه...